🌸 دانلود فیلم Jack Reacher: Never Go Back 2016 (جک ریچر: هرگز برنگرد)

جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 (به انگلیسی: Jack Reacher: Never Go Back) یک فیلم اکشن و محصول 2016 کشور چين, ایالات متحده آمریکا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که جک ریچر برای کسب اعتبار مجدد باید پشت پرده یک توطئه مهم دولت را کشف کند. او که به عنوان مجرم در حال فرار از قانون می باشد، راز مهمی از گذشته خود را کشف می کند, که می تواند زندگی او را برای همیشه تغییر دهد..

این فیلم به کارگردانی Edward Zwick, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 یا دانلود دوبله فارسی فیلم Jack Reacher: Never Go Back 2016 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Tom Cruise, Cobie Smulders, Danika Yarosh, Aldis Hodge, Patrick Heusinger, Holt McCallany, Robert Knepper, Madalyn Horcher, Jessica Stroup, Robert Catrini, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Tom Cruise, Cobie Smulders, Danika Yarosh, Aldis Hodge, Patrick Heusinger, Holt McCallany, Robert Knepper, Madalyn Horcher, Jessica Stroup, Robert Catrini, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود Jack Reacher: Never Go Back 2016 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

این فیلم در ژانرهای اکشن, هیجان انگیز, بوده و محصول کشور چين, ایالات متحده آمریکا, هست. زبان اصلی فیلم جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم Jack Reacher: Never Go Back 2016 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم جک ریچر: هرگز برنگرد 2016 6.1/10 از 10 می باشد.

جک ریچر برای کسب اعتبار مجدد باید پشت پرده یک توطئه مهم دولت را کشف کند. او که به عنوان مجرم در حال فرار از قانون می باشد، راز مهمی از گذشته خود را کشف می کند, که می تواند زندگی او را برای همیشه تغییر دهد.
جک ریچر که هم اکنون فراری می باشد، می بایست پرده از یک توطئه دولتی بردارد تا بتواند نام خود را از تمام اتهاماتی که متوجه اوست پاک کند اما…
در این قسمت "جک ریچر" (تام کروز) متوجه می شود که دوست قدیمی اش سوزان (کوبی اسمالدرز) متهم به جاسوسی شده و در واقع برای او پاپوشی دوخته شده است. از این رو برای پی بردن حقیقت، پس از یافتن سوزان با او همراه شده و متوجه می شود که هم او و هم سوزان در یک توطئه پیچیده گرفتار شده اند که دامنه آن از افغانستان تا نیو اورلئان کشیده شده و...
موضوع جک ریچر: هرگز برنگرد چند سال پس از قسمت اول رخ میدهد و جک ریچر می خواهد حقیقت پشت یک توطئه بزرگ دولت را کشف کند و به همین خاطر او بار دیگر به فعالیت های گذشته خود ادامه می دهد و ...
جک ریچر متوجه می‌شود که دوست قدیمی اش سوزان به جاسوسی متهم شده و برای او پاپوشی دوخته‌اند. جک برای پی بردن به حقیقت، پس از یافتن سوزان، به همراه او متوجه می‌شود که خودش نیز در یک توطئه پیچیده گرفتار شده است…
داستان فیلم چند سال بعد از اتفاقات قسمت اول رخ می‌دهد. جک ریچر بار دیگر به فعالیت‌های گذشته خود باز می‌گردد تا علت متهم شدنش که مربوط به یک پرونده‌ی جنایی می‌باشد را در بیابد. اما…
جک ریچر باید حقیقت پشت یک توطئه بزرگ دولتی را کشف کند تا نام خود را در حالی که به عنوان یک فراری از قانون فرار می کند پاک کند.
پس از انجام مأموریت برچیدن یک سازمان قاچاق انسان ، جک ریچر و پیشکسوت ارتش و راننده سابق به واشنگتن می رود تا رابط خود ، سرگرد سوزان ترنر ، را دعوت کند تا با او شام بخورد. با این حال ، وی با سرهنگ سام مورگان جانشین وی ملاقات می کند ، که توضیح می دهد سرگرد ترنر دستگیر شده و به جاسوسی متهم شده است. جک به دنبال وكیل باسابقه خود ، سرهنگ باب موركرافت است ، كه توضیح می دهد سرگرد ترنر نیز به قتل دو سرباز در افغانستان متهم شده است. بعلاوه ، او همچنین به جک می گوید که از او شکایت شده است ، که توسط زنی متهم شد که پدر دختر پانزده ساله اش ، سامانتا است. وقتی موركرافت كشته شد ، جك به قاتل بودن متهم شد و به زندان فرستاده شد
بعد از قسمت قبل که جک ریچر معمای تیر اندازی را حل می کند این بار از او درخواست می شود که ماجرای دزدیده شدن سلاح ها در یک ماموریت را حل کند ولی قبل از اینکه دست به کار شود به خاطر یک اتهام دروغی بازداشت می شود و زمانی که در بازداشت است متوجه می شود که دختری دارد و...

جهت دانلود فیلم Jack Reacher: Never Go Back 2016 (جک ریچر: هرگز برنگرد) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

یکی از ناهماهنگی‌های فیلم‌های متحرک منصفانه مانند جک ریچر این است که آن‌ها شما را به پیش‌فرض‌های پایینی برای اسپین‌آف‌ها سوق می‌دهند و به اجزای مثبت اجازه می‌دهند تا از بین بروند.

Never Return به طور مشابه به اندازه جد خود از اهمیت فاصله دارد، اما تا حدودی بهتر حرکت می کند. رئیس ادوارد زویک (که بدیهی است در این زمینه پول نقد است) تقریباً کم کم فیلم را روان می کند. یک فیلم بیش از حد تغییر یافته می‌تواند باعث شود که دنیا مکانی کوچک به نظر برسد.

تقدیر از Journey برای پاک کردن اکثریت قریب به اتفاق آب و تاب از چهره‌اش، اما در تضاد با کوبی اسمالدرز جوان، او احساس می‌کند. مثل یک قلاده پیر تیز هرگز برنگرد وقتی دوربین روی او باشد جذاب‌تر است. او مطمئناً یک خانم بزرگ نیست، اما یک نیروگاه شگفت انگیز است. در یک نقطه خاص او اقداماتی را انجام می دهد تا یک موی شایع را از بین ببرد و به او سیلی بزند. اصالت او تا حدی فرمانبردار است که تقریباً باعث می شود دلیل تبدیل این خطوط درهم و برهم به فیلمنامه را درک کنید. بخش بزرگی از محتوا در واقع شامل این نوع گفتمان است. "من به شماره اسامی، دفترچه تلفن، محبوب ترین انواع بستنی نیاز دارم"

صحنه های فعالیت تا حد زیادی زیرمجموعه صحنه های مشابه از فیلم های گذشته هستند، به ویژه پایان قدیمی در کهنه بوییدن محفظه موتور، یا صحنه تعقیب و گریز از طریق یک گروه منصفانه. این مطالب ریچر را با شخصیت یک دختر کوچک تطبیق می دهد: بچه انقلابی متعارفی که تا زمانی که به او گفته شد هرگز متوجه نشد که دارد. او ابزاری است که بیشتر به دنبال پیشرفت طرح است تا تأثیر عمیق. یک صحنه خداحافظی رو به پایان وجود دارد که اگر در یک فیلم دیگر (بهتر) وجود داشت، پایه‌تر بود.

تنها مسئله نگران کننده این است که Never Return تقریباً تمام عرفان کلاس را تمرین می کند. از افرادی که بد سرپرست هستند از طریق لباس نگهبان فرار می کنند. اساساً ما لذت های اسمالدرز را کمی تخفیف می دهیم.

جک ریچر (تام جورنی) تلاش می کند به ترنر (کوبی اسمالدرز) که به دلیل ارائه بینش های ممتاز دولتی به دشمن دستگیر شده است، کمک کند. بعداً متوجه می شود که شکایت پدری علیه او ثبت شده است و دختری به نام سامانتا (دانیکا یاروش) 15 ساله دارد.

ما متوجه شدیم که جک ریچر یک نیروی مسلح انحصاری است و هیچ ارتباطی با هیچ شخص یا چیزی ندارد. در واقع، ما در داخل این نبردهای تن به تن و اسلحه گرم، حرکت غیرمعمولی را می بینیم، اما این بار برخی چیزها به تعویق افتاد و چیز دیگری می بینیم و دعوت شده است.

احتمالاً این بهترین فیلم جک ریچر است که تا به حال ساخته شده است، زیرا در بیشتر موارد، انسان‌های بزرگ‌تری در اینجا حضور دارند و ما گفتگوی جک و سامانتا را دوست داریم، که نمی‌دانند جک ممکن است پدرش باشد. . در هر صورت، قبل از هر اتفاقی می‌بینیم که جک دستگیر شده است، فرار می‌کند، این بار دوباره برای قتل دستگیر شده است، اما این بار او با Significant Turner اسیر شده فرار می‌کند. او متوجه می شود که سامانتا در معرض خطر جدی است و به سراغ او می رود. هر یک از این سه نفر در حال حاضر در نیواورلئان هستند و تلاش می‌کنند بفهمند که چرا مهم ترنر در هر صورت دستگیر شده است. سلام، دلم برای شنیدن هر آهنگ Cajun تنگ شده بود. آزاردهنده.

شاخصان: آلدیس هاج در نقش اسپین یک کاپیتان پلیس تاکتیکی است که به همین ترتیب نیاز به دستگیری مجدد مهم ترنر دارد. پاتریک هوزینگر در نقش The Tracker، مبارز قبلی که همچنان جک را دنبال می کند. رابرت نپر در نقش برود هارکنس، مالک Parasource سازمانی که امنیت بیشتری را در افغانستان ایجاد می کند.

حدس می‌زنم یکی از دلایلی که جک ریچر: هرگز برنگرد را بیشتر از سایر فیلم‌های جک ریچر دوست دارم، این است که این داستان کامل‌تر بود. ما در تبادل بین جک و ترنر مهم و جک و سامانتا شرکت کردیم. سلام، چه چیزی را دوست ندارید؟

پدر جک ریچر سامانتا هم همینطور است؟ میدونی که نمیتونم اینو بهت بگم از پرس و جو دست بردارید (می خواهم آگاه باشم) (8/10)

خشونت: بله. جنسیت: خیر برهنگی: نه زبان: خیر.

همانطور که من به طور کلی از تماشای تام ویاژ در فیلم Jack Reacher: Never Go Back ها استقبال می کنم، این یکی فقط کمی دلپذیر با چند لکه بود. به اندازه اولیه که من می گویم عالی نیست. خط داستانی وحشتناک نبود، اما عالی هم نبود که جایگاه بالای فیلم واقعاً در انتهای آن نبود. علم بین شخصیت تام کروز و شخصیت کوبی اسمالدرز ناامید کننده بود. علاوه بر این، بازی بازیگران تلویزیونی نیز پایین‌تر از حد متوسط بود.

اجازه دهید ابتدا با آن نقص‌ها شروع کنیم. سرگرمی های تلویزیونی با سرگرمی های فیلم و همچنین برعکس. در حالی که گروه کوچکی از سرگرم کننده های تلویزیونی وجود دارند که می توانند شخصیت های مختلف را به خوبی به تصویر بکشند و به خوبی بازی کنند، هنوز هم برخی هستند که با تصویری که در یک سریال تلویزیونی یا فیلمی که با آن شناخته می شوند همراهی می کنند، به گونه ای که دیدن بازیگری آنها دشوار است. در هر چیزی بیشتر کوبی اسمالدرز که به خاطر بازی در نقش رابین در «چطور با مادرت آشنا شدم» شناخته می‌شود، با شخصیتی که در آن بازی می‌کرد مناسب نبود. علاوه بر این واقعیت که من به دیدن شخصیت او "رابین" ادامه دادم، اما شخصیت او که یک شخصیت مهم در پلیس تاکتیکی بود، برای او مناسب نبود. علیرغم این واقعیت که او در فیلم Jack Reacher: Never Go Back The Vindicators بازی می کند، برای من این نکته قابل قبولی نبود و فقط در پی بررسی اعتباراتش در IMDb یک بار دیگر تصدیق کردم. آلدیس هاج که به خاطر بازی در Influence شناخته می‌شود، دوباره پایین‌تر از حد متوسط بود. چند صحنه وجود داشت که هر دوی آن‌ها به نظر من ستاره‌های تلویزیون می‌توانستند به شکلی غیرمنتظره عمل کنند. رابرت نپر، که به خاطر بازی در فیلم Jack Reacher: Never Go Back فرار از زندان شناخته می شود، در حالی که من او را در سریال ها و فیلم های دیگر دیده ام، اما او یک سرگرمی است که با شخصیت خود در فرار از زندان همخوانی ندارد و علیرغم جک ریچر: هرگز برنگرد دیدن او در آن عالی است. واقعیت این است که زمان او کوتاه بود. هماهنگی فقط ناامید کننده بود. صحنه‌های نبرد کمی کند بودند و دوربین خارج از کنترل بود و هر چند وقت یک‌بار به سختی دیده می‌شد، زیرا منطقه کم نور بود و نور از پایه، همه چیز را مختل می‌کرد. به طور کلی، من به این 6/10 می دهم. در صورت عدم نیاز به یک فعالیت خنک کننده ستون فقرات و به یک طرح ضعیف اهمیتی نمی دهید، در آن مرحله، این را مقدم بر خود قرار دهید. چنین فیلمی واقعاً باید به شخص دیگری در نقش جک ریچر می پرداخت و مستقیماً به نتفلیکس می رفت.

این ترفند تاکتیکی هیجان سواری اسپین آف به قدری مملو از فضای باز و پیش پاافتادگی داستان است که واقعاً نمی دانم از کجا شروع کنم. بازی به ویژه توسط Voyage منصفانه است، اما در مقابل او، شما می گویید که باید باشد. من نیازی به اضافه کردن اسپویلر ندارم، بنابراین تنها چیزی که می‌گویم این است که تعداد انحرافات عظیم از واقعیت را که می‌توانید پیدا کنید، درک کنید. علاوه بر این، من در مورد نوع معمولی که در فیلم Jack Reacher: Never Go Back های واقعی پیدا می کنید بحث نمی کنم. من به دنبال تخصیص مکان‌ها و متخصصان به پلیس تاکتیکی هستم که به دنبال آن هستند. این شبیه به تصویر کشیدن رهبر شهرداری شیکاگو است که به مغولستان می رود و دستور می دهد مقرراتی علیه مهاجرت از بنگلادش وضع شود. بزرگ‌ترین طرحی که من پیدا کردم نیاز به این دارد که سامانتا مادر فاحشه‌اش را متقاعد کند که «یک کت و شلوار پدری با ارتش» را علیه ریچر ضبط کند و در عین حال انگیزه‌ای برای انجام آن نداشته باشد، زیرا این دو هرگز در هیچ نقطه‌ای کنار هم نبوده‌اند. اینکه چگونه مادر سامانتا حتی نام ریچر را برای ضبط کت و شلوار به دست آورده است، یک راز است که به ندرت می توان از آن فهمید. با توجه به سامانتا، او دقیقاً فرد موافقی نیست. او یک کلاهبردار اجباری است که هر چیزی را که از آن مطمئن نیست استفاده می‌کند، و به وضوح به بزرگ‌ترها یا هر کس دیگری توجهی ندارد. پس به چه دلیلی جمعیت باید اغلب درباره او فکر کنند؟ علاوه بر این، به نظر می رسد که دنبال کننده او، بدجنس فیلم، نه تنها متوجه می شود که ریچر پدر اوست (که معلوم شد نیست) بلکه جک با موفقیت از او محافظت می کند. با این حال، بدکار واقعاً حق با پول دارد زیرا ریچر او را مانند لیام نیسون در یک فیلم مضحک دیگر از نوع مشابه تعقیب می کند. علیرغم این واقعیت که باید به جک ریچر: هرگز برنگرد نمره 1 بدهم تا ساده‌لوحانی که آن را 9 می‌کنند، این کار را انجام نمی‌دهم زیرا بی‌وجدان است. بنابراین من دقیقاً به آن چیزی که شایستگی آن 3 است می‌دهم. چند صحنه قابل تماشا دارد، اما در شرایطی که فکر می‌کنید که یک تلنگر قابل احترام باید مدتی را از بین ببرد، در موقعیت ایده‌آلی قرار می‌گیرید و تصمیم دیگری خواهید گرفت. اتفاقاً، من اولین جک ریچر را ترجیح دادم، اما این اسپین آف ناامید کننده است.

لی کید، خالق انگلیسی، با یک قسمت دیگر در سری معروف خود جک ریچر بازمی گردد و با تغییر فیلمنامه توسط مارشال هرسکوویتز، ریچارد ونک و رئیس ادوارد زویک، یک دستگاه خنک کننده ستون فقرات شناسایی موثرتر برای تام کروز ساخته اند.

طرح گیج کننده است و بسیار به شرح زیر است: "پس از دستیابی به وظیفه نابود کردن یک انجمن استثمار غیرقانونی، نظامی قبلی و ولگرد جک ریچر (تام وویج) برای استقبال از تماس خود، سرگرد سوزان ترنر (کوبی) به واشنگتن می رود. Smulders) با او غذا بخورد. با این وجود، او با سرهنگ جانشین او، سم مورگان (هولت مک‌کالانی) ملاقات می‌کند که حس می‌کند ترنر مهم دستگیر شده و به خاطر فعالیت‌های مخفیانه سرزنش شده است. جک در جستجوی مشاور حقوقی کهنه کارش، سرهنگ بانس مورکرافت (رابرت کاترینی) است که می فهمد که ترنر مهم نیز به خاطر قتل دو جنگجو در افغانستان مقصر شناخته شده است. علاوه بر این، او همچنین می‌گوید که جک مورد شکایت قرار می‌گیرد و شخصی آن را به خاطر اینکه پدر دختر کوچک پانزده ساله‌اش سامانتا (دانیکا یاروش) است، سرزنش می‌کند. زمانی که مورکرافت کشته می‌شود، جک به خاطر جلاد بودنش سرزنش می‌شود و از زندان به بیرون فرستاده می‌شود. او می بیند که ترنر و او مشخص شده اند و علاوه بر این ترنر توسط دو قاتل حرفه ای کشته خواهد شد. به هر حال او از او محافظت می کند و آنها فرار می کنند. به زودی آنها متوجه می شوند که ترفندی وجود دارد که بر روی افراد نظامی از ارتش و یک کارمند اداری استخدام شده که یک فروشنده قوی بازو است تأثیر می گذارد. جک نیز متوجه می شود که سامانتا در خطر است و ترنر و او او را نجات می دهند. آنها تصمیم می گیرند از او محافظت کنند زیرا یک قاتل حرفه ای با استعداد (پاتریک هوزینگر) آنها را تعقیب می کند در حالی که آنها تلاش می کنند روند فکری این طرح را دنبال کنند. به چه کسی می توان اعتماد کرد؟

اینها همه فعالیت، دستاوردهای شگفت انگیز تلاش، وحشیگری هیولایی، و انبوهی از انفجارها، شعله های آتش و وسایل نقلیه است. در هر صورت، این چیزی است که جک ریچر: هرگز برنگرد های جک ریچر درباره آن هستند. Journey آن را به پایان می رساند و بازیگران نقش مکمل، در حالی که اساساً سؤال می کنند، تقویت خوبی ارائه می دهند. آنچه خواهد بود خواهد بود. علاوه بر این، یک نوع صخره وجود دارد که احتمالاً به این معنی است که فیلم‌های بیشتری از جک ریچر در حال ساخت هستند.

در حالی که یک فیلم فعالیت سریع، با ماهرانه تمام شده است، فیلم بهترین عناصر هوشمندانه ای را که به آن وابسته است، کنار می گذارد. ریچر قهرمان در حالتی آرام و درخشان است که شرلوک هلمز در حال مرتب کردن باسوادترین معماهاست، در حالی که هیچ شخص دیگری معما را حتی در کتابها درک نکرده است. فیلم بخش بزرگی از این جنبه روانشناختی را از بین می برد، علیرغم این واقعیت که بهترین سواری های هیجان انگیز - مانند اقتباس مایکل کین از The Tranquil American، و فیلم The Convert operative WHO Found برخی از فرارها، یک خنک کننده ستون فقرات جالب را نشان می دهد که می تواند ارائه دهد. برای فیلمبرداری محجوب ترین تحولات غیر منتظره و تمرینات ذهنی شخصیت ها. افسانه در هر شرایطی ساکت و روشنفکرانه در کتاب است و اجازه نمی دهد که خشم خود مانند فیلم فرمان را بر او بپذیرد. در کتاب‌هایی که جک و زوجی که او را همراهان ستودنی می‌داند، معادل‌های او به‌عنوان دغدغه و صداقت اولیه، به‌عنوان راه‌حلی بر توده‌های عادی که اجازه می‌دهند جهان توسط سازمان‌دهی و آلودگی‌ها به هم ریخته شود، برجسته می‌شوند. این معمولاً شامل خانمی می شود که به علاقه قلبی تبدیل می شود. در جک ریچر: هرگز برنگرد ریچر و خانم M.P ماژور به درجات عادی تری از نزدیکی به خانه آزرده خاطر و دعوای بی اهمیت تقلیل یافته اند، شاید برای دلسوزی بیشتر با فرد/خانم/شرکت کننده معمولی فیلم. علاوه بر این، جک ریچر: هرگز برنگرد دومی دارد که به طور غیرمنتظره‌ای یکی از باهوش‌ترین و جذاب‌ترین فیلم‌های تاریخ است. جک برای دیدار با زن مهمی که شغل قدیمی خود را در رأس پلیس نظامی 110 دارد، به دور از چالش های متعدد سفر می کند. در طول گفتگوهای تلفنی طولانی، آنها نزدیک شده اند و برخی از آنها باعث ایجاد مزاحمت شده است. زمانی که او در دی سی ظاهر می شود، متوجه می شود که سرگرد زن به اتهامات اغراق آمیز توطئه دستگیر شده است. این خانم که هرگز جک را ندیده است، فقط تلفنی او را خطاب قرار داده است، به مشاور حقوقی خود دستور می دهد که جک اجازه ندارد او را ببیند یا به او اطلاع دهد، زیرا او افرادی را می شناسد که او را خطاب کرده اند و او را خواهند کشت، جک را به عنوان خوب در فرصتی که او دست دراز کند. جک می فهمد که چگونه به زندان نفوذ کند و او را بیرون بیاورد. او به طور مشابه در سلول او ظاهر می شود، زیرا دو مرد که قرار است او را بکشند، می خواهند او را برای "انتقال" اختیار کنند. دومین بار که در ورودی سلولش ظاهر شد، با شوک بزرگی گفت: "جک!" من این موضوع را با توجه به این واقعیت که او قبلاً در زندگی خود او را ندیده بود سرگرم کننده یافتم. او قادر به یادآوری او نبود.

اسپین آفی که افراد نسبتا کمی به آن نیاز داشتند، اما به هر حال ما به آن نیاز داشتیم، جک ریچر: هرگز برنگرد، درباره شخصیت اصلی درگیر شدن با یک سرباز مهم است که برای نظارت مشخص شده است و آنها تلاش می کنند بفهمند چه کسی پشت این اتهامات تقلبی است. فیلم اصلی یک بازی کوچک فوق‌العاده بود. بسیاری از افراد می‌توانستند بدون آن کار کنند زیرا می‌پذیرند که تام وویج از نظر سطح و ساختار جک ریچر ایده‌آل نبود، با این حال من کتاب نمی‌خوانم (هیچکس برای آن وقت ندارد!) بنابراین نخواهم بود. ایجاد همبستگی واضح است که به خوبی همراه شد، در نتیجه چرا ما در حال حاضر ادامه‌ای داریم که با اجداد خود هم‌تراز نیست. تام، قبل از هر چیز، Journey بازی خود را برای هیچ کس شگفت زده نمی کند، من باید به حرفه او و واقعیتی که او حقه های خودش را انجام می دهد احترام بگذارم، او واقعاً همه یک سرگرم کننده متعهد است و دیگر تعداد قابل توجهی از آنها را دریافت نمی کنید. . کوبی اسمالدرز عالی بود، او در نهایت مدت زمان زیادی از صفحه نمایش برخوردار است و ایده آل است که او بعداً بیشتر در آن حضور خواهد داشت. بقیه بازیگران کافی بودند، آنها به خوبی به مسئولیت خود ادامه دادند. ادوارد زویک (آخرین سامورایی، جواهر خونی و شورش را هماهنگ کرد) یک بار دیگر با سفر همراه شد و فوق‌العاده است، مسیر او واضح بود و خوشبختانه در سراسر صحنه‌های فعالیت خوبی که می‌توانم ببینم در دنیا چه خبر است. صحبت کردن در مورد صحنه های گفته شده، نبرد وحشیانه بود... و من آن را به آرامی بیان کردم. می‌توانید صدای شکستن استخوان‌ها را بشنوید، هر مشت را می‌توانید حس کنید و صحنه‌ی خارق‌العاده‌ای وجود دارد که در آن اسمالدرز کسی را با شلنگ خفه می‌کند. یک فیلم فعالیت شایسته جایی است که شما شرارت را احساس می کنید و لعنتی، من آن را احساس کردم. سپس وارد داستان می شویم، جایی که فیلم سقوط می کند. کلا کسل کننده است یک انجمن نفرت انگیز ضعیف، یک داستان فرعی ناتوان با دختر کوچک احتمالی ریچر و بدون صحنه تعقیب وسیله نقلیه مناسب! فیلم اصلی چنین وسیله نقلیه مناسبی را دنبال می کرد! محتوا متوجه نمی شود که کدام دوره را باید طی کند و طرح از جمله دختر مورد انتظار را با طرح نظارت تاکتیکی ترکیب می کند و به سادگی تمرکز خود را اغلب از دست می دهد که واقعاً مایه شرمساری است. جک ریچر پرخاشگر است، ما آن را در فیلم Jack Reacher: Never Go Back اول دیده‌ایم... اما او با یک پیش پاافتادگی مضحک در پایان، بدون شک در این مورد تعجب‌آور نیست. به طور کلی، جک ریچر: هرگز برنگرد، ادامه رضایت‌بخشی با نبردهای شدید و نمایشگاه‌های عالی است، اما یک طرح بدون تمرکز و داستان فراموش‌شدنی نشان می‌دهد که به این زودی‌ها این را به خاطر نخواهید آورد.

<. li>بررسی در: http://www.themoviediorama.com

بازگشت تام ژورنی به این تاسیسات تصمیمی جذاب بود که آن را به عنوان یک نمایشنامه و حتی بیشتر به عنوان یک نور ماموریت غیرقابل تصور تصور کنیم. ادامه فیلم جک ریچر در سال 2012 برای من شوکه کننده بود، زیرا فکر نمی کردم فیلم اول در هر صورت فوق العاده موثر باشد، با این حال گمان می کنم هر چیزی با تام ژورنی در آن، آن را به عنوان یک آیتم برتر در کل می کند یا این کار را انجام می دهد. ?

فقط با جابه‌جایی نکات منفی، من در مورد گفتمان فکر کردم و به طور کلی نوشتن بسیار وحشتناک بود. چند بار بود که نیاز داشتم خودم را به دست بیاورم و فکر کنم، "آیا آنها به سادگی این را گفتند؟" فقط بخشی از خطوط احساس نمی کرد که افراد واقعی این چیزها را بیان کنند. به همین ترتیب، مبادلات درهم و برهم زیادی وجود داشت، به صراحت در یک صحنه انبار، و واقعاً در جک ریچر: هرگز برنگرد احساس ناخوشایندی داشت. کل "سرگرد، سرگرد سابق" به سرعت خسته کننده شد.

آنها همچنین تصمیم گرفتند از ظرفیت تیز تام کروز برای شناسایی افرادی استفاده کنند که اغلب او را دنبال می‌کنند و انتخاب می‌کنند که او نمی‌تواند این کار را در زمانی که برای پیشبرد طرح مناسب است انجام دهد.

خط داستان به خودی خود خسته کننده بود و در طول این دو ساعت واقعاً شل شده بود. بحث در مورد این که بعد از ساعت اصلی من ساعتم را زیاد چک کردم و نتوانستم قبول کنم که مدت زیادی باقی مانده بود. با فرض اینکه احساس می‌کنید این داستان را قبلاً انجام داده‌اید، احتمالاً به این دلیل است که شما دارید. این یک خط داستانی مشابه در هر فیلم فعالیت غیر انحصاری است. همکار برای کاری که انجام نداده مشخص می شود، سپس، در آن مرحله، همکار تلاش می کند تا به این موضوع رسیدگی کند و ضدقهرمانان را دستگیر کند. تمایز اصلی این یکی این است که او همه این کارها را با شخصیت کوبی اسمالدرز انجام می دهد.

جک ریچر: هرگز برنگرد فعالیت احساس می‌کرد که تلاش می‌کنند آن را بیش از پیش به نمایشی با اجزای فعالیت تبدیل کنند. که می تواند کار کند و راهنماهای گذشته برای نشان دادن این موضوع وجود دارد، اما اینجا بمباران شد و شخصیت ها و آهنگسازی به اندازه کافی قادر به کمک در طول این دو ساعت نبودند.

همراه شدن دختر احتمالی او سام، با بازی دانیکا یاروش، به Journey یک نفر دیگر را داد تا بازی کند. او نقش یک نوجوان تنش‌زده را بازی می‌کرد که اساساً همه چیز را مختل می‌کرد و اساساً ابزاری برای رسیدن به آخرین مبارزه با شرورها بود.

قاتل حرفه‌ای اصلی که در تعقیب ریچر بود، این بود که هیچ کاری در این زمینه انجام نداده بود. فیلم و همچنین رابرت نپر که به اندازه کافی برای انجام دادن آن فرصت داده نشد. من او را در Jail Break گرامی می‌داشتم، هیچ سرنخی از حضور او در جک ریچر: هرگز برنگرد نداشتم، و دیدن کار کردن فیلم با او در آن به ندرت به من آسیب می‌زند.

احساس می‌کنم علم در میان سه شخصیت اصلی اغلب از بین می‌رفت، اما با پایان یافتن من واقعاً در دوستی که ریچر و دختر کوچکش داشتند شرکت کردم، به این دلیل که آنها سعی در ایجاد کردن داشتند. او یک فرد واقعی با احساسات است. این، در ابتدا با توجه به این واقعیت که آنها واقعاً به یک افسانه فعالیت تا حدی بهبود می بخشند، باور نکردنی به نظر می رسید، اما در کل به خوبی انجام نمی شود. این به مسائل آهنگسازی فیلم برمی گردد.

بعد از تماشای جک ریچر: هرگز برنگرد تصدیق کردم که این واقعاً اصلی ترین فیلم ادوارد زویک است که دیده ام و مطمئن هستم که وقتی در واقع برگردم و فیلم های قبلی او را تماشا کنم به من اجازه نمی دهند. هر چقدر این یکی داشته باشه

من رمان را نخوانده‌ام، بنابراین شاید با فرض اینکه شما خوانده‌اید، بهتر بازی می‌کند، اگرچه با دانستن تغییرات کتاب، احتمالاً اکثریت قریب به اتفاق داستان را تغییر داده‌اند.

سفر فوق العاده تام، نکته مثبت اصلی این فیلم، شایستگی بهتری دارد.

با فرض اینکه تغییر را برای افزایش هزینه بلیط محاسبه کنید، جک ریچر 2012 یکی از وحشتناک ترین سفرهای تام کروز در صنعت فیلم است. در واقع به آن امتیاز عالی دادم. آیا در هر صورت من شوکه شده ام که Vital Pictures واقعاً یک اسپین آف را برای ترخیص در ماه اکتبر تأیید کرده است؟ خوبه بله رئیس کریستوفر مک کواری (روش سلاح گرم، ماموریت غیر قابل تصور: ماوریک کشور) است. رئیس ادوارد زویک (آخرین سامورایی، سنگ قیمتی خونی) است. Journey سازنده است پس سلام، او باید دوباره انتخاب های برتر را بازی کند.

به هر حال، فیلم اصلی "ریچر" با وجود یک گردهمایی خوب، دقایق خود را داشت. برای من به عنوان یک خنک کننده ستون فقرات صاف، تلنگری قابل توجه برای گروه های جنگ تن به تن وحشتناکش به نظرم رسید. مک‌کواری می‌دانست که چگونه به Journey در گروه‌های گفته شده نزدیک شود. با جک ریچر: هرگز برنگرد (جدیدترین نظرسنجی من)، زویک با بی دقتی بیشتر کار می کند، شبیه کریستوفر نولان در اکثر فیلم هایش (هر کدام از آنها را انتخاب کنید). ادوارد زویک با تیراندازی و حماسه های معتبر عالی است. متأسفانه، او شخص غیرقابل قبولی است که تام وویج را در حالت استخوان شکن و ضربات لگد نشان دهد. گریسیس و زویک تلاش می کنند تا نیواورلئان را در دقایق اقلیمی «Never Go Back's» بازتولید کنند. این موقعیت در پنسیلوانیا فیلمبرداری شد و باعث شد The Large Simple به جای یک مکان واقعی، یک پارک تفریحی به نظر برسد.

در شمال دو ساعت، جک ریچر اصلی دوازده دقیقه طولانی‌تر از «Never Go Back» است. ". با این حال، جهنم، سریعتر حرکت می کند، شوخی های جدی از Voyage را تضعیف می کند، و عامل دلتنگی و دلتنگی را در خود جای نمی دهد (جک در حال حاضر می تواند دختر کوچکی داشته باشد که هرگز درباره آن باخبر نشود). منظورم این است که این فقط یک فیلم برتر است. به عنوان مثال، در سال 2012 زمانی که تامی کید به شوخی گفت: "منظورم این است که زندگی را از تو بیرون بریزم و از یک چکمه خون بنوشم." در سال 2016، جک او هر چند وقت یک بار می گوید: "دوست ندارم دنبال شوم". بدترین.

خط آخر: همانطور که جک ریچر را دیدم: هرگز برنگرد، از درون فکر کردم، جک ریچر "هرگز به جلو" نرو. با این اسپین آف هومور، تاسیس ریچر به طور بالقوه نمی تواند در سال های آینده ادامه پیدا کند، اینطور نیست؟ منظورم این است که ما اینجا با جیمز باند صحبت نمی کنیم؟

ادامه های غیرضروری و ضخامت کنار، تام وویج برای آنچه ارزشش را دارد، همچنان عادلانه پیشروی این کار را بر عهده دارد. گفته می شود که او با توجه به سطح خود اشتباه گرفته شده است (جک ریچر از کتاب ها شش فوت و پنج اینچ است). هیچ فرقی نمیکنه برای من او مانند یک کفش دلپذیر به این بخش می‌رسد. او فوق العاده است با این حال، در اطراف او، "هرگز برنگرد" چندان زیاد نیست. هیچ رابرت دووال از گردش اصلی وجود ندارد که با او بماند. غیبت افراد بد خوب مانند ورنر هرتزوگ و جای کورتنی (هر دو از اولین "ریچر") وجود دارد که خون او را سیفون کند. نه، دردسرسازان جک ریچر: هرگز برنگرد، سرگرم‌کننده‌های نامعلومی هستند، پیاده‌هایی که تصور می‌کنند می‌توانند با «ماوریک» گذشته کنار بیایند.

در آینده‌ای نزدیک، «Never Go Back» مقداری انرژی برای تعقیب از طریق وسیله نقلیه یا پیاده. علاوه بر این، Cobie Seethes به عنوان همبازی زن کروز، در نمایشگاه خود نقش مهمی دارد. در هر صورت، Jack Reacher: Never Return در واقع از راز، انتظار، علاقه، و نبردهای دستی کاملاً بیهوده از جک ریچر اولیه کوتاه می آید (سازندگان نباید خیلی دور از انتظار توقف می کردند). بیشتر با طرحی درهم، تکمیل ساخارین، همراهی تحریک‌کننده و دبیرستانی (سامانتا با بازی دانیکا یاروش)، و چشمک غیرقابل جبرانی ساختگی به موجودات الهی بعدی شکوفا می‌شود. "هرگز" یک پیشنهاد از طرف من. امتیاز: 2 ستاره

«جک ریچر: هرگز برنگرد» (2016) یک فیلم فعالیت استاندارد است که در آن تام جورنی نقش افسانه‌ای بسیار مجهز معمولی خود را بازی می‌کند. فیلم با یک تنظیم بی‌معنایی در یک نوار آغاز می‌شود که ریچر بدون هیچ کمکی برای غلبه بر بسیاری از بدخواهان بی‌ثمر دستگیر می‌شود، که تا پایان فیلم جو ایجاد می‌کند، زیرا ریچر در تلاش برای کمک به کوبی اسمالدرز آماده می‌شود. شخصیت سرگرد سوزان ترنر، که خودش تنظیم شده است. سپس، در آن مرحله، فیلم از قسمت تنظیمی (فرار شماره 1، تعقیب شماره 1، مبارزه شماره 1، فرار شماره 2، مبارزه شماره 2، تعقیب شماره 2 و غیره) حرکت می کند - که همه اساساً هستند. چیزی مشابه. در کمال تعجب هیچ کس، محکومان، توانایی مرگباری در مدیریت کسی ندارند، اما ریچر و ارتش به اندازه کافی ناتوان هستند که ریچر و ترنر بدون شک می توانند از یک زندان نظامی با امنیت بالا فرار کنند. برای تجهیز یک پاشنه آشیل به ریچر به طور کلی متعالی، دختری بالقوه ارائه می شود که مرتباً توسط «شکارچی» (پاتریک هوزینگر)، یک قاتل حرفه ای پرحرف که بخش قابل توجهی از فیلم را صرف خرید و فروش پارس های سگ آلفا می کند، تهدید می شود. با ریچر کل "دختر" (دانیکا یاروش) راننده داستان پوچ است - خانم جوان اعتراف می کند که او از مادرش خواسته است تا برای حمایت از بچه درخواست کند، زیرا مادر و ریچر هرگز ملاقات نکرده بودند، (در اصل برای من) مشخص نیست که چرا ریچر انتخاب شد و روشی که ارتش از آن آگاه می شد (چون هرگز نمی توانست از دادگاه عبور کند یا ریچر متوجه خانم جوان یا اگر غیر از مادر نمی شد). پاسخ منطقی است که دست و پای دردسرسازانی که با رکوردهای ریچر بازی می‌کنند، اما اینکه چرا چنین «اخبار جعلی» معمولی و بدون زحمت رد شده را انتخاب می‌کنند تا با هر تزئینی که توسط نیروهای مسلح ایالات متحده ارائه می‌شود، یک نفر را به هم بزنند، گیج‌کننده است. کل فیلم حادثه و اسکان را تجربه می کند. یافتن این بانوی جوان در شهری پر از افراد بسیار ساده است (در هر صورت، زمانی که موقعیت خود را با استفاده از کارت شارژ و غیره ارائه نمی‌کند) - حتی در جاده‌های پرجمعیت مردی گراس، او در کنار همه حساب ها یک راهنمای طراحی در سنگین. اگر ریچر و ترنر بسیار باهوش هستند، شگفت زده می شود که چرا اساساً موهای روشن و بلند دختر را کوتاه نمی کنند تا با تصویری که برای متمایز کردن او استفاده می شود مطابقت نداشته باشد یا چرا در یک جاده پر از جاده. با خوشگذرانی های پنهان، هرگز برای خانم جوان اتفاق نیفتاده بود که نقاب بپوشد. در عوض او کارگردان های سودمندی را پشت سر می گذارد که در گروه با اراذل شکارچی در تعقیب باز می شود. خوشبختانه، برخلاف «شکارچی» و «ریچر»، اراذل و اوباش ظریف هستند و می‌توانند با یک مشت یا لگد انفرادی از بین بروند (ریچر باید قبل از اینکه آسیب ببیند، تمام عمرش را از بین می‌برد). ریچر یک کار معمولی در فعالیت های سفر است و سرگرم کننده دقیقاً همان چیزی را که طرفدارانش انتظار دارند، بیان می کند، نه بیشتر و نه کمتر. کوبی اسمالدرز با بهترین لباس در نیروهای مسلح ایالات متحده، و همچنین در لباس‌های شدید جوجه‌هایش، و شرایط مختلف برهنه کردن، بی‌نقص به نظر می‌رسد، در هر صورت، او به سادگی پایه است (معمولاً به همان اندازه ماهر است که طرح انتظار می‌رود. از هیچ جا). دانیکا یاروش در نقش "سام" دختر شبه کوچولو، آسیب پذیرترین فرد داستان، خوب است، زیرا او از یک نوجوان جاده ای بسیار غیرقابل قبول به یک خانم جوان مدرسه ای یونیفرم پوش تبدیل می شود (چرخه ای که شامل چند صحنه ستودنی پس زدن است) . شما به سادگی می دانید که وقتی آنها یک تن فیلم را به نگه داشتن او با سرباز افراطی ترنر با در نظر گرفتن نحوه ناتوان کردن یک فرد اختصاص می دهند، او نقش مهمی در مرگ "شکارچی" ایفا می کند - پس تا آن زمان، خودتان را نجات دهید. نیم ساعت و سریع به سمت آخرین نبرد (سپس فیلم را بعد از آخرین بیان بی‌پرده و ضربه‌های استخوانی خاموش کنید).

خوب، من می‌خواهم قبل از اینکه در مورد باقی‌مانده فیلم اتفاق بیفتد، ابتدا چیزی را روشن کنم، و آن کل این «به نظر می‌رسد تام وویج جک ریچر از رمان‌ها باشد» است. من قصد ندارم تصویر شخصیت ها را تجزیه و تحلیل کنم، زیرا واقعاً من را آزار نمی دهد، احتمالاً با توجه به این واقعیت که من هیچ یک از کتاب های لی چایلدز را نخوانده ام، با این حال می توانم دلیل ناراحتی کاربران را درک کنم. مثل جیم باند یان فلمینگ برای اصالت هستم. با این حال، تام وویج همراهی با علاقه‌مندی چایلدز است، و به‌طور مشابه با اولی، حتی حضور چایلدز در این یکی به‌عنوان یک حرکت خنده‌دار برای این دوست‌داشتن است. (پست برای کنترل هویت.) حتی به Childs اشاره شده است که "بدیهی است که تام وویج با تصویر واقعی ریچر در کتاب ها مطابقت ندارد... به هر حال فیلم به هر حال با کتاب مطابقت نخواهد داشت." به این ترتیب، آنجا که شما آن را دوست دارید، تام وویج جک ریچر است، صرف نظر از اینکه دوست دارید یا نه.

اکنون وارد فیلم می‌شویم، جک ریچر: هرگز برنگرد توسط یکی از بهترین انتخاب‌های من، ادوارد زویک، هماهنگ می‌شود، که برای درخشندگی، افسانه‌های پاییز و به‌ویژه آخرین سامورایی و جواهر خون مورد علاقه بود. او جای کریستوفر مک‌کواری را می‌گیرد، کسی که فکر می‌کردم در اولین کار به‌طور مؤثری کار کرد، و ساختن آن بدون تضاد «هرگز برنگرد» با فیلم مک‌کواری، دشوار خواهد بود.

این یکی به مقدار قابل توجهی از آنچه که اولین مورد را بسیار عالی کرده است نیاز دارد. در واقع یک محتوای درخشان مانند قبل وجود ندارد. این ما را تحریک می کند، اما در آن نقطه با فرمانده پلاتید (الدیس هاج) پر می شود. واقعاً بازدید سریعی که گذشته به ما داده بود، کافی نیست، راستش را بگوییم که ریچر در اینجا ساکت تر است و بیشتر با آن رفتار می کند. ابرو بالا می‌آورد

این یک داستان شکننده‌تر نیز هست، دقیقاً باورپذیر نیست، واقعاً با کمبود جزئیاتی که اولی داشت، تماشای ریچر در حال تجزیه و تحلیل صحنه‌ای که با اولین صحنه به طرز فوق‌العاده‌ای تمام شد، اما این بار تقریباً وجود ندارد. . در واقع، حتی قسمت‌های خطوط تریلر نیز برش خورده‌اند تا بتوان داستان را به‌دست آورد، اما نشان می‌دهد که بسیار فریبنده است. تصور می‌کنم تا پایان طرح را بنویسم که در مواردی تا حدی آزاردهنده می‌شود (اینجا هیچ اسپویلری وجود ندارد)

به نظر می‌رسد که حتی درون ریچر نیز ضعیف شده است و هنر و ارتفاع یک افسانه واقعی را از دست داده است. . حدس می‌زنم ملاقات او با Cobie Smulder's Turner در نوعی سایت دوستیابی نظامی، جایی که آنها به سوابق یکدیگر نگاه کرده‌اند و عکس‌های ماگ‌شات روی او تأثیر گذاشته است. به هر حال او مهارت مشخص شدن برای قتل هایی را که انجام نداده است از دست نداده است.

طراحی تا حدودی خاموش است، با این حال پاتریک هوزینگر ارعاب ترجیحی را نسبت به جای کورتنی که احتمالاً همتای ریچر است، منتقل می‌کند، در حالی که احتمالاً بی‌رحمانه‌تر نیست. آنها رئیس افتضاح معمولی، رابرت کنپر از Jail Break را به دست آورده اند که به سادگی به من کمک می کند تا اسپیر هنریکسن را به یاد بیاورم.

فعالیت وجود دارد، برخی صحنه‌های نبرد خوب و تثبیت‌های معمولی که برای یک فیلم فعالیت استفاده می‌شود، با این حال فکر نمی‌کنم که آن‌ها مرا خیره کنند، مخصوصاً که وسیله نقلیه دنبال می‌کند. فیلم گذشته عالی بود، واقعاً ستایش قابل قبولی از وسیله نقلیه مثال زدنی با Journey که تمام رانندگی خود را انجام می داد. این یکی با تعداد زیادی از موقعیت های اضافی که به سادگی بیش از حد فرسوده و غافلگیرکننده هستند، شبیه به شعله ور شدن بافت در اتاق های مسافرخانه و تجربه های کسل کننده در پشت خیابان، چندان "وای" نبود.

این به همین جا ختم نمی‌شود، کارها را درست تنظیم کنید، کاری که اخیراً توسط جو کریمر به پایان رسید، پیشنهاد نظامی خود را از دست داده است و هنری جکمن کاری را به سادگی انجام می‌دهد و هیچ چیز حیاتی ندارد که باعث شرمساری من است. فداکار خارق العاده کار جکمن.

طرفداران اولین ممکن است ناامید شده باشند و منتقدان "او به اندازه کافی قد ندارند" نمی توانند بیشتر از این را تحمل کنند. این یک فیلم وحشتناک نیست، بلکه بدون شک یک اسپین آف تاسف بار از یک فیلم باورنکردنی است. در واقع، حتی بدون نگاه کردن به اولین مورد، محتوا و داستان در یک ناامیدی قابل توجه است.

زمان: 7 بازیگران: 6 اجرا: 6 دوره: 6 داستان: 5 محتوا: 4 خلاقیت: 5 موسیقی متن: 4 مجموعه مسئولیت های کاری: 4 تمرکز اضافی: 0 آیا می خرید Bluray؟: بدون شک، از آنجایی که من آن شخص را دوست دارم.