🌸 دانلود فیلم Thor: Love and Thunder 2022 (ثور: عشق و آذرخش)

ثور: عشق و آذرخش 2022 (به انگلیسی: Thor: Love and Thunder) یک فیلم اکشن و محصول 2022 کشور ایالات متحده آمریکا, بوده و شما میتوانید برای دانلود فیلم ثور: عشق و آذرخش 2022 دوبله فارسی روی لینک هایی که برای دانلود در صفحه می بینید اقدام کنید. داستان فیلم به این صورت هست که دنباله ای بر فیلم Thor:Ragnark و چهارمین فیلم از مجموعه Thor.

این فیلم به کارگردانی Taika Waititi, ساخته شده‌ است. برای دانلود مستقیم ثور: عشق و آذرخش 2022 یا دانلود دوبله فارسی فیلم Thor: Love and Thunder 2022 تنها کافیست کیفیت فیلم مورد نظر را انتخاب کرده و گزینه دانلود را بزنید. فیلم ‌نامه این فیلم را Chris Hemsworth, Christian Bale, Natalie Portman, Tessa Thompson, Jaimie Alexander, Taika Waititi, Chris Pratt, Russell Crowe, Dave Bautista, Idris Elba, نوشته ‌اند. همچنین اگر قصد دانلود ثور: عشق و آذرخش 2022 زیرنویس فارسی با کیفیت 480p را دارید روی کیفیت مورد نظر کلیک کنید.

بازیگران Chris Hemsworth, Christian Bale, Natalie Portman, Tessa Thompson, Jaimie Alexander, Taika Waititi, Chris Pratt, Russell Crowe, Dave Bautista, Idris Elba, در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. نسخه های دیگری از این فیلم هم مانند دانلود فیلم سینمایی ثور: عشق و آذرخش 2022 دوبله فارسی در پینک فیلم موجود هستند و تنها کافیست بر روی گزینه دانلود فیلم ثور: عشق و آذرخش 2022 کلیک کنید. همچنین اگر قصد دانلود Thor: Love and Thunder 2022 720p را هم دارید پینک فیلم بهترین مکانی هست که میتوانید از آن برای دانلود فیلم استفاده نمایید.

رده سنی فیلم ثور: عشق و آذرخش 2022 PG-13 بوده و قبل از دانلود فیلم ثور: عشق و آذرخش 2022 باید گفت تماشای این فیلم برای افراد زیر PG-13 سال مناسب نیست! این فیلم در ژانرهای اکشن, فانتزی, کمدی, بوده و محصول کشور ایالات متحده آمریکا, هست. زبان اصلی فیلم ثور: عشق و آذرخش 2022 انگلیسی, بوده ولی ما در پینک فیلم دانلود فیلم ثور: عشق و آذرخش 2022 دوبله فارسی را هم برای شما امکان پذیر کردیم. اگر قصد دانلود فیلم Thor: Love and Thunder 2022 را دارید باید این را هم اضافه کنیم که امتیار IMDB فیلم ثور: عشق و آذرخش 2022 6.2/10 از 10 می باشد.

دنباله ای بر فیلم Thor:Ragnark و چهارمین فیلم از مجموعه Thor
ثور از والکری، کورگ و دوست دختر سابقش جین فاستر کمک می گیرد تا با گور، که قصد دارد خدایان را منقرض کند، مبارزه کند
ثور برای رویارویی با گاد بوچر، از والکری، کورگ و جین فاستر درخواست کمک می کند. آنها ماجراجویی پر حادثه ای را در کهکشان آغاز می کنند و...
ثور از نگهبانان کهکشان جدا می‌شود تا به صلح درونی که خواستارش بود برسد. اما در نهایت مجبور می‌شود تا به همراه کورگ، والکری، و جین فاستر که اکنون تبدیل به مایتی ثور شده است با تهدیدی بسیار بزرگ‌تر مواجه شود؛ گور، قصاب خدایان، کسی است که قصد دارد تا تمام خدایان را قتل عام کند و اگر ثور جلوی او را نگیر، احتمالاً گور نیز به خواسته خود می‌رسد...
ثور خودش را در یک ماجراجویی متفاوت که قبلا تجربه نکرده، می‌بیند و او در تلاش است تا به آرامش درونی خودش برسد. اما بازنشستگی ثور توسط یک قاتل کهکشانی به‌نام گور قصاب خدایان که به‌دنبال انقراض خدایان است، متوقف می‌شود و وارد ماجرایی می‌شوند که...
ثور 4 یا ثور عشق و تندر؛ فیلمی ابرقهرمانی ششمین فیلم از فاز چهارم و بیست و نهمین فیلم در دنیای سینمایی مارول و دنباله فیلم ثور 2011، ثور دنیای تاریک 2013، ثور راگناروک 2017 به کارگردانی تایکا وایتیتی است. ثور خودش را در یک ماجراجویی متفاوت که قبلا تجربه نکرده، می‌بیند و او در تلاش است تا به آرامش درونی خودش برسد. اما بازنشستگی ثور توسط یک قاتل کهکشانی به‌نام گور قصاب خدایان که به‌دنبال انقراض خدایان است، متوقف می‌شود. برای مواجه شدن با این تهدید، ثور از پادشاه والکری، کورگ و جین فاستر که حالا به مایتی ثور تبدیل و با میولنیر بسیار قدرتمند شده، درخواست کمک می‌کند. ثور آن‌ها را وارد ماجراجویی کیهانی می‌کند تا...
دنباله ای بر فیلم Thor: Ragnark و چهارمین فیلم از مجموعه Thor. داستان از جایی آغاز می شود که ثور خودش را در یک ماجراجویی متفاوت که قبلا تجربه نکرده، می‌بیند و او در تلاش است تا به آرامش درونی خودش برسد. اما بازنشستگی ثور توسط یک قاتل کهکشانی به‌نام گور قصاب خدایان که به‌دنبال انقراض خدایان است، متوقف می‌شود. برای مواجه شدن با این تهدید، ثور از...

جهت دانلود فیلم Thor: Love and Thunder 2022 (ثور: عشق و آذرخش) دوبله فارسی و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

احتیاط: اسپویلرهای پیش رو من به اندازه کافی خوش شانس بوده ام که ثور: عشق و آذرخش را دو بار تماشا کنم، بنابراین می خواهم دیدگاه خود را در مورد آن به شیوه ای نسبتاً شفاف ارائه دهم. می‌دانم که نظرسنجی‌های ترکیبی در وب دارد، اما فکر می‌کنم فیلم آنچه را که برای تعدیل پیشرفت شخصیت ثور انجام داده، انجام داده است. راگناروک دید که ثور اکثریت قریب به اتفاق چیزهایی را که اودین، آسگارد و حتی میولنیر را گرامی می‌داشت از دست می‌دهد - و شخصیت او را در قالبی جدید و جدید تقویت کرد که به همین دلیل است که به طور کلی مورد استقبال طرفداران قرار گرفت (و من نیز، ثور: عشق و آذرخش مورد علاقه من در MCU است. ). من احساس می‌کنم که طرح نهایی، در هر صورت، کاراکتر ثور را تا حد شخصیت‌پردازی و پیشرفت به عقب برگرداند، بنابراین ثور: عشق و آذرخش باید حرکتی را پیش ببرد و به نوعی دوباره آن را به مسیری برتر هدایت کند. به همین ترتیب داستان اصلی ثور و جین را تنظیم کرد، آن را به جلو برد و در نهایت به آن خط داستانی پایان داد.

من عاشق بزها-دندان گیر و دندان ساینده- آنها بدون شک توجه همه را به خود جلب کردند. دیدن تعداد بیشتری از وال که یک حاکم و آسگارد یک مکان معمولی برای تعطیلات است شگفت‌انگیز بود، با این حال من در مورد هماهنگی فناوری آسگاردی با فناوری انسانی فکر کردم. من واقعاً آرزو می‌کنم که آنها فشار را افزایش دهند، شاید فیلم را بیشتر در معرض خطر قرار می‌دادند، اینکه گور بیشتر متعهد می‌شد (و زمان بیشتری برای نمایش تماشا می‌کرد) و تمرکز بیشتر روی رشد بدخیم جین، با طنز دوره‌ای تفاوت قابل‌توجهی ایجاد می‌کرد. من احساس می‌کنم که لحن فیلم عموماً به شدت محافظت می‌شود و هیچ‌کس احساس نمی‌کند در خطر آشکاری قرار دارد، با این حال این می‌تواند به سادگی نشانه‌ای از بازگویی افسانه‌ای توسط Korg برای جمعیتی از مردم باشد، همانطور که در راگناروک به پایان رسید.

شخصیت زئوس تا حدی قابل قبول بود، از نظر افسانه ها، اما به عنوان یک طرفدار فولکلور یونانی، نمی توانستم فکر کنم که دیگر المپیکی ها کجا می توانستند باشند؟ به نظر می‌رسید که کل ایده موجودات الهی و ابد به مذاهب مختلف جوامع و مذاهب تبدیل شود - من خیلی مطمئن نبودم که چگونه آن را درک کنم. تسلیم Stormbreaker به Cherish و بهبودی Mjolnir احساس می‌کرد که ثور بخشی از خودش را بازیابی می‌کند.

به طور کلی، فیلم یک تماشای احمقانه و در عین حال تا حدودی ناقص بود.

تایکا وایتیتی یک مشکل دارد. او مستقیماً به دنبال ثور راگناروک شگفت‌انگیز، تأسیسات را به کجا می‌برد؟ بخش اعظم اولین MCU Vindicators استعفا داده اند، با این حال شیمرها، استاد تندر، هنوز در حال سرمایه گذاری برای تبدیل بدن عجیب به بدن خدا هستند. به دنبال همه چیزهایی که از دست داده است - نگهبانان، خواهر و برادران، همراهان، سیاره زمین - او مشکلات زیادی دارد که واقعاً می خواهد آنها را حل کند. علاوه بر این، گور با بازی یک کریستین باچ حیرت‌انگیز به این ترکیب وارد می‌شود که قدرت و احساسات متفاوت ثور را با سفر خود به چالش می‌کشد. علاوه بر این، در این نبرد افسانه‌ای خدا و جلاد، ناتالی پورتمنز جین کالتیویت را به‌عنوان قدم‌هایی در می‌آورد که پس از دویدن بر روی پتی جنکینز، دوباره در چین شگفت‌انگیز ادغام شد و کار بسیار گسترده‌تری نسبت به ضربه‌های جانبی منطقی و شعله قدیمی به او داده شد. تغییر او مستقیماً در کمیک ها است و نباید به آن پرداخته شود، با این حال با توجه به تمام جادوهای فضایی که در فیلم Thor: Love and Thunder های گذشته دیده ایم، دیدن کت دنینگ در حال پرسیدن سؤالات عالی بسیار عالی است.

اما اصل مطلب مبارزه از سلاح های آسگاردیان ناشی می شود. صرف نظر از پرتاب کردن Mjolnir به سمت فرمانده آمریکا در مرحله نهایی، واضح است که او در واقع آرزوی آیتم اصلی را دارد که به درستی او را به سمت خود بکشاند و مقدار زیادی از آن ساخته شده است، تا جایی که به نوجوانی تبدیل می شود. در واقع، مقدار قابل توجهی از محتوا، خدای رعد و برق را به یک هیپی که به هیپی نگاه می کند، تقلیل می دهد، که در مقابل گور خبیث قرار می گیرد - کارگردانی ترکیبی از ولدرمورت، مرلین منسون، جوکر و سایر شرورهای ناخوشایند - داستان را از این نقطه شروع می کند. بزهای در حال زوزه کشیدن و تبلیغات All Flavour به حیوانات در سایه و موجودات الهی مرده. راسل کروز زئوس شبیه بورات به نظر می رسد، و با در نظر گرفتن این که صحنه او یکی از بهترین صحنه های فیلم است، به نظر می رسد که ممکن است بزرگتر شده باشد.

مارول به طیف وسیعی از رایانه های شخصی ساخته شده است. محتوا، و چند مجموعه حیرت‌انگیز، کشتی‌های فضایی و صحنه‌های مبارزه وجود دارد، با این حال من در این فکر بودم که آیا آنها می‌خواهند همسورث و پورتمن را از بین ببرند یا نه، که هیچ‌یک از بازیگران را آنقدر عالی نشان نداد.

این یک فیلم پاپ کورن احمقانه بود، با طنز و فعالیت زیاد، با این حال با بدبختی همراه بود که Parcel زمان بیشتری را برای اکران دریافت نکرد.

سه چیز مفید وجود دارد که فیلم را به یک 6/10 تبدیل می کند تا یک 3/10.

اول بازی قوی بود. کریس همسورث، ناتالی پورتمن، و کریستین باندل در مجموع عملکرد بسیار خوبی داشتند، البته با اندکی وجود. جهنم، آن علم روی پرده در میان همسورث و پورتمن، آن را به زوجی جذاب تبدیل کرد که در کنار یکدیگر با هم می جنگند. باندل قاتل خدا را به طرز غیرقابل تصوری ترسناک می کرد و در عین حال هدف او را قابل درک می کرد.

دوم، جوک ها سرگرم کننده بودند. معمولاً در سراسر تئاتر وجود داشت که بخش اعظم افراد پوزخند می زدند. بنابراین، از این نظر خوشایند است.

در نهایت، من فکر کردم CG قوی است. دیدن محل اقامت هر یک از موجودات الهی عالی بود و من احساس نمی کردم به دلیل گرافیک وحشتناک از فیلم دور شده ام.

در اینجا مشکلات من با فیلم است. جوک هایی که به آنها اشاره کردم، در عین حال که سرگرم کننده بودند، بیش از حد بی مورد به نظر می رسید. احساس می‌کردم که در فواصل زمانی معین، کسی نیاز دارد که یک عاقلانه را بگوید. در واقع، حتی در یک دعوا/شرایط جدی، به نظر می رسید که هوا با تلاش برای شوخی از بین رفته است.

داستان گاهی اوقات احساس ناتوانی می کرد. فکر می کردم دروازه بانان سیستم بیشتر در فیلم Thor: Love and Thunder حضور داشته باشند. آنها نبودند. هرگز واقعاً احساس نمی‌کردیم که افسانه‌های ما در خطر واقعی هستند که نتوانند از آن فرار کنند. در واقع، حتی با بازی‌های باورنکردنی کریستین باندل، شاید مقاله‌نویسان چیزهای دیگری را انجام نداده‌اند که ما واقعاً از شخصیت بیل وحشت داشته باشیم تا واقعاً نیاز به ریشه‌یابی علیه او داشته باشیم.

همچنین وقتی شخصیت بیل می‌تواند آرزوی بازگشت شخصیت بیل را داشته باشد. دختر کوچولو زندگی می کند و پس از آن گرد و غبار را گاز می گیرد، به این دلیل که فکر می کنید او داستان احیای یک فرد را خواهد داشت، اما احتمالاً نه. دخترش را برمی گرداند تا سریع گرد و غبار را گاز بگیرد و او را رها کند. به همین ترتیب، حالا او می‌تواند از چشم‌هایش لیزر پرتاب کند؟

ما واقعاً می‌توانستیم یک داستان زن ثور داشته باشیم، اما نیازی نیست که شخصیت ناتالی پورتمن را بکشیم. این کار را به گونه ای انجام دهید که احمقانه بود. مگر اینکه معیاری برای آرزو وجود داشته باشد که آیا ثور نمی‌توانست آرزوی بازگشت پورتمن را داشته باشد، همانطور که قاتل خدا آرزوی بازگشت دخترش را داشت؟

در کل فیلم احساس ناتوانی می‌کرد. مانند ثور که با ثور راگناروک همراه شده است و در حال حاضر چیز دیگری برای توضیح وجود ندارد. یک بار دیگر نباید فیلم مستقل دیگری از ثور ساخته شود. این چیزی علیه کریس همسورث نیست. من به سادگی معتقدم که فکر آنها برای شخص ثور تمام شده است و نیازی نیست که فیلم های ثور را بدتر ببینم و نه همسورث به یک فیلم وحشتناک وابسته شده است.

زمانی برای دیدن هر فیلم جدید MCU در تاریخ تحویل می رفتم. من برای آن تقویت شده بودم، به طور کلی واقعاً در تمام طول مسیر به آن علاقه داشتم، من یکی از کسانی بودم که هر بار برای بقیه تیتراژها برای اندازه گیری خوب باقی می ماندم و برای کسانی که قبلاً ترک می کردند یک "بو" صدا می کردم. "آیا آنها در Wonder جدید هستند؟ شما هنوز نمی توانید به سادگی آنجا را ترک کنید، شما نمی دانید چه چیزی در راه است!"

انرژی وجود داشت. ترتیبی داده شد. هدفی وجود داشت. تانوسی بود که به تدریج در پس‌زمینه خود را می‌ساخت.

من مطمئن نیستم که واندر نقشه نهایی را کجا دنبال می‌کند. آنها به بحث در مورد "به زودی شروع به دیدن چیدمان جدید خواهیم کرد" ادامه می دهند، با این حال در حال حاضر من فیلم های "مه" را می بینم به استثنای شاید "مرد عنکبوتی: مطلقاً یک خانه شانسی". سپس «دکتر عجیب در چندجهانی جنون» آمد که نه آنقدرها چند وجهی بود و نه دیوانه. خیلی خوب بود.

و اکنون واتیتی داریم که داستان ثور را برای دفعات بعدی رانندگی می‌کند... علاوه بر این، این بار آنقدرها هم خارق‌العاده نیست.

نمی‌دانم جایی که واندر با این کار پیش می رود، اما به عنوان یک فیلم مستقل، پتانسیل آن را به همان اندازه نمی بینم. در هیچ رویدادی نمایشی وجود ندارد، در طول دقایق پر سر و صدا از آنجایی که آنها صحبت های زیادی را روی جوک ها صرف کردند و بیشتر آنها کار نمی کنند. شرایط جین، غوغای خواستنی Mjolnir-Stormbreaker... در واقع، حتی موجودات مختلف الهی، اتفاقاً استثنایی زئوس، شبیه یک شوخی هستند. چرا ثور، جین و والکری سه فرد اصلی در کل جهان هستند که در مورد شخصی که به معنای واقعی همه موجودات الهی را می کشد و به دنبال روشی برای کشتن همه آنها به یکباره جهنم می کنند؟

طرح هم احساس شد... نمی دانم. تصور کنید که دخترتان گرد و غبار را گاز می گیرد، شما نزد خدای گرامیتان می روید تا از او نرمش بخواهید و او را برگرداند و او اساساً با چهره شما شوخی می کند. شما می دانید عنصری وجود دارد که می توانید پیدا کنید که می تواند یک آرزو را به شما بدهد، هر جهنمی که نیاز دارید. پس چیکار میکنی؟ به جای اینکه خودش را جستجو کنید و از دختر کوچکتان درخواست کنید، به این نتیجه می رسید که همه موجودات الهی روی این سیاره چیزی بسیار شبیه به هم هستند، همه آنها حق دارند به سطل لگد بزنند، شما همه آنها را می کشید و آن یکی را می گیرید و فقط مایلید از آنها بخواهید که گرد و غبار را فوراً گاز بگیرند.

این علاوه بر این، پرس و جوهای زیادی را به همراه دارد که می تواند پایه های کل ماجرای Limitlessness را متزلزل کند. اگر این عنصر شناخته شده ای وجود دارد که می تواند یک آرزوی شما را برآورده کند، هر چیزی که در این سیاره به آن نیاز دارید، چگونه تانوس می تواند چنین سال های بی شماری را در جستجوی سنگ های بی کران بگذراند تا اینکه به سادگی بی پایان را ردیابی کند و از او درخواست کند که حدود 50 درصد از جهان را ریشه کن کند؟

یا، با فرض اینکه آسگاردی‌ها با این ماده آشنایی دارند، چرا ثور به جای آن انبوه پنج سال نمایش، دائماً در حال رانندگی، هر یک از توبه‌های انجام شده، دست به کار نشد؟ با فرض اینکه او نسبت به اتفاقی که با تانوس در واکاندا رخ داده است بسیار عصبانی و خود را محو کرده است، به نظر عجیب می‌رسد که او حتی درباره این احتمال هم فکر نکرده است.

نمی‌دانم. در هر صورت، وقتی مشخص شد که شخصیت او به عنوان یک قصاب خدا شگفت‌انگیز بود. در هر صورت، ثور-جین چیزی شایسته برای دیدن بود، زمانی که به دلیل انبوه جوک ها و خطوط محدود حاضر نبودم نمایش را تحت شرایط او احساس کنم.

چه چیزی می توانستم نقطه بگو؟ در حال حاضر دقیقاً مطمئن نیستم که «ثور: دنیای کسل‌کننده» وحشتناک‌ترین فیلم ثور است.

بازی تقلبی را که مت دیمون به عنوان لوکی در نمایش انجام داد، 2 ساعت دراز کنید. علاوه بر این، شما ثور: عشق و آذرخش را دارید. کلاهبرداری از خودش و به طرز آزاردهنده ای. تلاش بیش از حد برای جوک‌ها، حتی دقایق جدی مملو از شوخی‌ها بود.

فیلم واقعاً داستان، سرعت، جریان برای وارد کردن جوک‌ها را از دست می‌دهد. تماشای آن را بسیار ضعیف می‌کند.

از بخشی از جوک ها سوء استفاده شد. برای ما منطقی است، کورگ در آخرین شوخی سرگرم کننده بود، این بدان معنا نیست که او واقعاً می خواهد در مورد چیزهای نامنظم مانند ساعت کاری بحث کند. برای ما کاملاً منطقی است، تصویر بز فریاد می زند که مدت ها قبل جالب بود. این بدان معنا نیست که شما یک بز فریاد می‌خواهید که در طرح کلی مانند ساعت‌گرد باشد. بزها، در واقع، آنها تکه‌ای از افسانه‌های ثور هستند، اما نیازی ندارند در هر نقطه‌ای که بدون شوخی رفتند مانند ساعتی فریاد بزنند.

کل داستان فرعی زئوس و موجودات مختلف الهی دوباره فقط یک انحراف کوتاه برای بی معنی بودن دوباره بود.

کل موضوع مسافر آسگارد تنها رویای بدی از جوک های وحشتناک است. برای مثال؛ مخروط های بی پایان فروشگاه ماست یخ زده با تم دستکش بی پایان. در آسگارد. که به خاطر آن دستکش تحمل کرد.

بعدش چیست؟ از آنجایی که این مانند باز کردن "سونای آشویتس" به عنوان مکانی برای تعطیلات در محوطه آنجاست.

مسئله lgbtq. اینکه کسی همجنس‌گرا، ترنس، دو و غیره باشد، به‌سرعت که مناسب آن شخص باشد، با فرض اینکه با داستان مطابقت داشته باشد، وجود آن در یک فیلم کاملاً خوب است، با این حال باید پیشرفت فیلم را برای گفتن از بین ببرد. که.

3-3.5/10 شاید. صحنه‌های نبرد می‌توانست آن را به امتیاز 5 برساند در صورتی که قابل توجه باشد. تا اینکه 20 کودک به کنترل ثور رسیدند و از خرگوش های اسباب بازی برای کشتن اشیا استفاده کردند. کل طرح جوان به هیچ وجه برای جلب ثور لازم نبود. آیا فکر می‌کنید ثور بدون بچه‌ها نمی‌رفت تا گور را بکشد؟

آنها ممکن بود دروازه‌بانان کیهانی را بازگردانند. سیستم برای آن بخش و به احتمال زیاد برای داستان به طور قابل توجهی بهتر بود.

و البته، شکست ناپذیری واقعی و "نه آن را زیاد در نظر نگیرید"
تمام تظاهرات سوم با "رفتن به جایی که هیچ کس قبلا نرفته و هیچکس به آن نرسیده است" گره خورده است. خیلی واضح.. گور به سادگی آنجا ظاهر می شود، ثور به طور جادویی به آنجا منتقل می شود.. اگرچه او Stormbreaker را برای جمع آوری دو یخ نداشت. علاوه بر این، جین به سادگی در آنجا ظاهر می شود.. چطور؟!؟ او نمی تواند جادویی حمل و نقل کند، او نمی تواند با سورتمه بایفراست را صدا کند. - بنابراین هر کسی می تواند در هر نقطه ای که نیاز داشته باشد به جایی که "نمی توان به آن رسید" رسید. من در شگفتم که بزهایی که فریاد می زنند از جایی ظاهر نشدند.

پس نیاز دارند کلید، هیچ کس کلید را نمی داند، ردیابی کلید دشوار است. از آنجایی که لوگوی عظیم دو یخی در ورودی، لوگوی مشابهی که در حین حرکت با بیفراست از خود بر جای می‌گذارد، سرنخ بزرگی نبود؟

آنها گور را تا این حد هدر دادند. برای یک قصاب موجود الهی، او فقط 1 خدا را روی صفحه می کشد. یک مرده به اندازه یک سیاره کوچک نشان داده شده است. با این حال، با دیدن قدرت‌هایی که او در هنگام نبرد با ثور داشت، می‌جنگم تا بفهمم او چگونه می‌توانست آن یکی را بکشد. علاوه بر این، دیدن آن خوب بود تا درک بهتری از گور به دست بیاورم.

بنابراین. 3/10 ... تصاویر عالی هستند. چند جوک سرگرم کننده است. با این حال، به طور کلی تماشای آن خسته کننده بود.

باشه. وقتی وارد شدم، مفروضات MCU بالاتری نسبت به آنچه انتظار داشتم داشتم، چون Ragnarok را دنبال می‌کردم که فوق‌العاده بود. با این حال، پس از بارش باران بررسی‌های ترکیبی و سقوط مواد خردکننده، سرعت فیلمی که دکتر غیرمعمول 2 بود (در واقع آن خرابه را تکان می‌داد) کاهش می‌دهد، فکر می‌کنم پیش‌فرض‌های من به‌خاطر/خارج‌شده انجام شد. بنابراین نتیجه‌گیری معتبر من... ههه خیلی خوب است.

علیرغم داشتن یک رئیس و بازیگران مشابه، اساساً دنباله‌ای را می‌سازند.. در قسمت سوم که نه کمتر.. چند تضاد برجسته در اینجا وجود دارد. طول برای یک. IMDb این را 1 ساعت و 58 دقیقه ضبط کرده است، اما ما 2 ساعت بعد از سینما خارج شدیم. کمتر می‌بیند و اعتبار می‌دهد که ثور: عشق و آذرخش فقط یک فیلم محدودتر است، با این حال زمان بیشتری را در جهان پوشش می‌دهد، بنابراین احساس خالی‌تری می‌کرد. به جای اینکه راگناروک تمام مسیر را پر کرده باشد. به همین ترتیب، آدم های بد مختلف لحن های بسیار متنوعی را ایجاد می کنند. برای اطمینان از اینکه کریستین باندل تعقیب کننده جف گلدبلوم نیست، با این حال او بهتر از کیت بلانشت پیروی می کند. با وجود این، آدم‌های بد راگناروک بسیار دوستانه‌تر و سرگرم‌کننده‌تر بودند. علاوه بر این، آن انرژی نزاع خانوادگی را داشت تا کمی تسکین دهد. من می‌گویم که گور یکی از جذاب‌ترین افراد سرزنش‌کننده فوق‌انسانی است که من دیده‌ام: از دیدگاه او (اشتباه، کفش‌های سفید؟) اساساً کار دقیقی مشابه او انجام می‌دادم. تیغه شیطانی به شما پیشنهاد تلافی برای دختر کوچکی می دهد که فقط به خاطر یک تکان پرمدعا از یک موجود الهی در آغوش شما گذشت؟ بدون شک بیایید شوپن بگیریم. من فکر می کنم که فیلم از یک یا دو صحنه از بیرون بردن موجودات مختلف الهی توسط گور سود می برد. همانطور که هست شما واقعاً آن را بدون هیچ شکی می پذیرید که او یک مسئله شگفت انگیز است. در هر صورت، سخت‌افزاری بزرگ/انتظار پرسل در نهایت بی‌اساس است.

یک مونتاژ کوچک خنده‌دار در کنار خفاش انبوه دوستان و خانواده وجود دارد که ثور در حضور واقع‌گرایانه‌اش از دست داده است، برخی مانند لوکی. در مناسبت های مختلف چیزهای سنگینی که ثور قدیمی پشت سر گذاشته است. شاید این یکی دیگر از مؤلفه‌های اهمیت راگناروک باشد: علیرغم رویاهای بد نابودی آسگاردها به دلیل حضور شیطانی در حال افزایش. یک خواهر به معنای واقعی از جهنم، تحت ظلم قرار گرفتن توسط جف گلدبلوم، و غیره واقعاً یک لذت بزرگ برای کشتن نیست. قطعا اودین می‌گذرد/به سمت درخشش نروژی حرکت می‌کند، با این وجود که پیر بود و به نظر می‌رسید که این تصمیم تقریباً یک تصمیم است در مقابل چیزهایی مانند از دست دادن تعداد زیادی از افراد دیگر. عشق و تندر به سادگی مواد سنگین تری دارند. کل ماجرای توقیف و تهدید جوانان به طرز عجیبی کار می کند، اما یک تن طلای تقلید آمیز برای استخراج از بیماری وجود ندارد. جین برگشت!!!! با بیماری. ببینید منظورم چیست؟ با این حال، حتی پاراگراف من را هم کشت

این هنوز هم جالب است. شوخی های Stormbreaker برای من عالی بود. من می گویم به احتمال زیاد نیمی از قهقهه های عمومی من از یک تهوع مشابه بود: آن بزها بدون شکست مرا گرفتند. همه چیز اوکی بود من اساساً متوجه شدم که کل منطقه به طرز معمایی مبهوت کننده است: ثور ارباب رعد است، اما زئوس نیروی الهی طوفان رعد و برق و برخی چیزهای دیگر است؟ خوب، پس احتمالاً زئوس رئیس دوست داشتنی است، نه؟ نه واقعا. ساختار شگفت‌انگیز و برخی حس طراحی بیش از حد زمینی، با این حال خیلی دیدنی نیست. همچنین، تندرکلپ او عالی بود به وضوح؟ واقعاً نشان نداد که یک ترانسفورماتور رویداد بزرگ است. تا حدودی احمقانه به نظر می رسد اما این فقط نظر من است.

عشق و تندر نشانه طنز درونی را که راگناروک را بسیار عالی کرده بود از دست می دهد. هیچ لوکی یکی اصلی نیست. همکاران ثور عموماً دوستان جدیدی هستند: کورگ، والکری، دروازه‌بانان و جین یکی از دوستان سابق او که اخیراً او را ندیده است. من در ترکیبی از زور و مضحک که ناتالی پورتمن در کار ثور آورده بود، شرکت کردم. متأسفانه، آخرین صحنه تیتراژ پست بیان ایده آل او را آشکار نمی کند، اما خوشحالم که با "Eat my hammer" را به پایان برسانم. این یک فیلم مناسب است که به سادگی کمتر ابلهانه است. در هر صورت، هنوز به عنوان فیلم ثور زیر قابل انکار نیست، اصلا شبیه قسمت بخاری که قسمت Doc Bizarre Dos بود، نیست. خداروشکر و انصافاً من شب قبل برای تولدم رفتم این را دیدم، بنابراین می توان تصور کرد که احساس "مه" جشن تولد در دهه 40 شما در تجربه واقع گرایانه من نفوذ کرده است. با این حال، فقط برای آن بزها دوباره می‌روم آن را ببینم. کسی باید آنها را به نام دکتر غیرمعمول نام ببرد، می تواند کمک کند (بدون شک، من بدیهی است که احساس کردم دکتر ویرد 2 دوبار از آن عبور کرده است. برای شما کاملا منطقی است. من آن را رها می کنم).

خوب بود تقریباً در حد چیزی بود که من از یک فیلم شگفت انگیز پیش بینی می کردم:

-فعالیت های کاملاً تنظیم شده/موفقیت های نبرد - CGI عالی/خوب - بازیگری قابل احترام

برخی از چیزها من فکر می کردم که ثور: عشق و آذرخش دقیقاً همان چیزهایی است که فکر می کنم در مورد آهنگ در حال اجرا مرحله 4 وجود دارد:

- تعداد زیادی شوخی/شوخی در دوبل. عنصر سبک دل همیشه نشانه ای از فیلم های MCU بوده است، به خصوص فیلم های به روزتر، اما به نظر می رسد که فوراً تعداد زیادی جوک وجود دارد که فرصتی برای خندیدن یا تلاش و خندیدن وجود ندارد. به همین ترتیب، فرض اینکه جوک های مشابهی را در تقریباً هر گروه بندی از هر صحنه اضافه کنید، سرگرمی نیست. تعداد بسیار کمی از آنها به این دلیل که به تلاش خود برای سرگرمی با محتوا ادامه می دهند، به جای جوک در دستورات معمولی فرود آمدند. با اضافه کردن شوخی یا شوخی در هر دقیقه، از داستان واقعی یا نمایش ضروری در ثور: عشق و آذرخش می کاهد.

- بدون مسیر برای طرح کلی یا ماجراجویی همه جانبه. من فرصتی برای دیدن صحنه‌های میانی یا پس از آن پیدا نکردم، بنابراین حتی نمی‌توانم چیزی را در اینجا خراب کنم، اما با توجه به آنچه شنیدم، صحنه‌های میانی و پس از آن به یک طرح کلی اضافه نمی‌کنند، به همین دلیل است. آنها معمولاً تحت تأثیر قرار می گیرند (به جز اگر اشاره ای به شوخی باشد که در طول فیلم به آن اشاره شده است). داستان واقعی به هر حال این است که منفرد باقی می‌ماند و بیشتر کشمکش‌ها تا پایان فیلم حل می‌شود. این به هر حال در مورد فیلم‌های سینمایی گذشته نیز صادق است (Multiverse of Franticness و Spiderman: No شانس خانه) و به همین ترتیب در مجموع مرحله 4. چیزی برای پیش‌بینی یا نگه داشتن جمعیت در این حساب‌ها وجود ندارد. شانگ چی یک داستان مستقل ساخت، اما از آنجایی که با شخصیت های جدیدی آشنا شدیم که نیاز به یک داستان مستقل دارند، آن را به درستی انجام داد و آن را به جنگجویان عدالت پس از جنگ بی کران در صحنه ای در میان تیتراژ مرتبط کرد، و واقعاً قصد داشت همه چیز وجود داشته باشد. در حالی که چیزی برای پیش بینی. اکنون هیجان شخصیت های ترکیبی و چندجهانی از بین رفته است. جمعیت در طول ماجراجویی بی پایان به این موضوع دست یافتند و در حال حاضر همه به دنبال نقاشی دیگری در داستان یا طرح هستند که در آن شخصیت‌های چند فیلم مجزا گرد هم می‌آیند و با وحشت بزرگ مبارزه می‌کنند. به نظر می رسد هنوز یک چیز وحشتناک بزرگ وجود ندارد و به هر حال این دست و پا چلفتی وجود دارد که کوین فایج هنوز در حال امتحان چیزهای مختلف با خطوط داستانی است در حالی که او حول محور "گسترش چندجهانی" بدون یک مسیر به عنوان اولویت اصلی است. من می‌خواهم باور کنم که در فیلم Thor: Love and Thunder‌های بعدی بیشتر سرحال می‌شویم. به طور کلی تعداد روزافزونی از افراد برای دیدن تعداد بیشتری از ثور: عشق و آذرخش ها رانده نمی شوند. صرفاً به نظر می‌رسد که پول بیشتری نسبت به راه‌اندازی یک داستان واقعی و با شور و شوق مانند ماجراجویی گستردگی وجود دارد.

-کریستین پارسل نقش آنتاگونیست وحشتناک فراموش‌شده دیگری را بازی می‌کند که تیغه‌ای دارد که می‌تواند «خدایان را بکشد» ( یک دستگاه طرح ضعیف)

-پیشنهاد ثور همچنان رو به پایان است. مدت زیادی است که ثور را به عنوان یک شخص دوست دارم. او به طور کلی قابل احترام است که احتمالاً یکی از برجسته ترین افراد است. با این حال، شبیه به قلمرو مرحله 4، به نظر می رسد که شخصیت او نیز مسیر خود را از دست داده است (حتی پیش از این در طول فیلم توسط Star-Ruler به آن قسمت اشاره شده است). روزنامه‌نگاران نیز به نظر می‌رسند که باید در هر صحنه او را به یک زنگ موبایل تبدیل کنند. آنها به او الهام دادند تا در فرم قرار گیرد، با این حال هر یک از نقاط ضعف مختلف مانند ضعف قلبی/واقعی یک نوجوان 13 ساله یا شوخی های مداوم که به جایی نمی رسند هنوز وجود دارند. من دوست ندارم ثور را در این وضعیت غیرقابل اعتماد ببینم. من اعتماد دارم که قرارداد کریس همسورث فسخ نمی‌شود، یا احتمالاً این پایان ناامیدکننده‌ای برای شخصیت ثور خواهد بود.

-جین کالتیویت بار دیگر بدون هیچ دلیل واضحی معرفی شد. من واقعاً به دنبال یک پیش درآمد دوباره برای رابطه ثور و جین بودم. تعداد قابل توجهی از ما می‌پرسیدیم که چرا برای مدت بسیار طولانی جین را در سالن‌ها ندیده‌ایم (از زمان Thor: The Dim World). من در حال حاضر می دانم چرا. شخصیت او خسته کننده، احمقانه است و چرا دو فیلم اول ثور به من انرژی ندادند. من در ثور: عشق و آذرخش فقط به این دلیل که او برای یک بچه او تبدیل به ثور می شود، او را در ثور: عشق و آذرخش احساس کردم، با این حال، همین. من می‌توانم 30 فیلم دیگر از MCU را بدون حضور جین انکواریج تماشا کنم و کاملاً راضی باشم.

به طور کلی، قیمت استاندارد MCU امروزی چقدر است. برای دیدن آن در سینما پول نقد بپردازید یا نبینید. هنگامی که برای پخش جریانی در دسترس باشد، نتیجه مشابهی دریافت خواهید کرد.

!!! احتیاط: اسپویلرها در پیش هستند !!!

این یک فیلم شگفت انگیز احمقانه است، اما اولین داستان کمیک درباره گور قصاب خدا بسیار بهبود یافته است! کمیک ها به طور قابل توجهی مبهم تر، عمیق تر و قابل توجه تر هستند. فیلم سبک‌تر است، با شوخی‌های زیاد، برخی تصاویر بصری مناسب، چند صحنه فعالیت خوب (و چند صحنه خسته‌کننده) + چند بخش عمیق.

به طور کلی من فیلم‌های کمدی/فعالیت را دوست دارم، اما فکر می‌کنم ثور: عشق و آذرخش باید به‌طور قابل‌توجهی جدی‌تر می‌بود، با توجه بیشتر به داستان بنیاد و بدبختی فردی گور، خانواده‌اش و قبیله‌اش. به عنوان مقدمه حدود 6 دقیقه درباره گور و دخترش بود، با توجه به اینکه او تبدیل به دشمن اصلی این داستان می شود، بسیار کوتاه است. تصور کنید که تانوس مدت کوتاهی قبل از فیلم «انتقام‌جویان: پایان بازی» داشته باشد - این چیزی شبیه به آن نخواهد بود. چیزی شبیه به 10 تا 15 دقیقه بهتر است، برای دادن بار بیشتر به خانه، باید توسعه بیشتر و نقطه به نقطه بیشتر باشد. آنها تا حد زیادی وجود گور را با قبیله، مادر و جوانانش از داستان حذف کردند، و فرزندش تأثیر بیشتری در داستان در کمیک دارد. آنها بسیاری از موقعیت های مهم را کنار گذاشتند و آنها را با شوخی های بیهوده جایگزین کردند... چند صحنه خوب نیز در فیلم Thor: Love and Thunder وجود دارد، اما با توجه به منبع منبع، می تواند بسیار بیشتر باشد.

ثور: عشق و آذرخش حدوداً 106 دقیقه است و با شوخی‌های خفیف زیادی مملو شده است که هیچ پیشرفت یا قدرتی در فرد ایجاد نمی‌کند. جوک‌ها وقتی با محدودیت استفاده می‌شوند جالب هستند (و معمولاً فیلم‌های Wonder به طور جدی خوشایند هستند)، با این حال نباید به وفور از آنها استفاده کرد، و قطعاً نباید جایگزین مناسبت‌های مهم و احساسی شوند. یک داستان جدی و وحشتناک دیگر (مثلاً «رستگاری در شاوشنک»، «نجات سرباز رایان»، «فهرست شیندلر») را تصور کنید که در بیشتر موارد مملو از جوک‌های بیهوده است و نه محتوای هیجان‌انگیز مهم. احتمالاً رئیس و مقاله‌نویس تلاش کرده است که ثور: عشق و آذرخش را برای جمعیت گسترده‌تری «سبک‌تر» و «هضم‌تر» کند تا بتوانند بلیت‌های فیلم بیشتری بفروشند (برای بزرگسالان و جوانان نیز) که از نظر منفعت منطقی است. اما نه از دیدگاه داستان منحصر به فرد بزرگ (که از بین رفت، با تعداد زیادی قسمت از دست رفته و بیهوده تغییر کرده است).

آنها به همین ترتیب حضور گور و فرزندش را از کمیک ها تغییر دادند. آنها در ابتدا انسان نیستند، اما به نوعی خارجی هستند (قطعه ای مانند مسابقه "Twi'lek" در "جنگ ستارگان"، با اندام های سر - اینها نیز در کمیک ها در صحنه های خاصی اهمیت دارند). به عنوان مثال، تانوس در فیلم Thor: Love and Thunder‌های «انتقام‌جویان: جنگ بی‌کران» و «انتقام‌جویان: پایان بازی» بسیار خوب عمل کرد، آنها ممکن است از ترکیبی مقایسه‌ای از تصاویر CGI و یک سرگرم‌کننده احساسی در اینجا استفاده کرده باشند. تصور کنید که تانوس فقط یک انسان معمولی/عادی به نظر می رسد، واقعاً غوطه ور شدن را می شکند. این که او یک خارجی بنفش فوق العاده، قدیمی و قوی از یک سیاره/توسعه جایگزین است، مکان بسیار مهمی در داستان است. بدیهی است که هر چیزی را می توان در کاردستی تغییر داد، با این حال با فرض اینکه شما تعداد زیادی از چیزها را تغییر دهید، بسیار از اصل فاصله می گیرید.

یک چیز دیگر: Gorr The GOD BUTCHER (توضیحاتی وجود دارد ، که این نام او است) در هنگام معرفی فقط 1 خدا را می کشد. ما باید صحنه های فعالیت بیشتری را با او می دیدیم. مانند قصابی بسیاری از موجودات الهی، و متعاقبا تبدیل شدن به یک خطر سطح جهان بسیار خطرناک. چیزی وحشتناک، که بدون شک می تواند تمام شخصیت های MCU را از بین ببرد، مانند تانوس در "جنگ بی نهایت" یا اولترون در "چه می شود اگر...؟" سری (جایی که او به علاوه تمام سنگ های بی کران را دریافت می کند). بنابراین ما واقعاً می‌توانیم اغلب فکر کنیم و روی شخصیت‌های چیده شده استرس داشته باشیم. و این شخصیت ها باید از چند شیرین کاری و تکنیک برای شکست دادن بدکار استفاده کنند. گرچه ممکن است، او اینطور نیست، گور اینجا به طور کلی در حال قدم زدن است، برخی از شیطان های سایه را برمی انگیزد، و چند صحنه نبرد بهتر و فراموش شدنی دارد، جایی که به طور معمول هیچ کس قابل توجهی از آن عبور نمی کند... این به سادگی باعث می شود به نظر می رسد خطری پر نشده است. اساساً او می‌توانست زئوس را به جای ثور «کشته» کند (که به همین ترتیب بسیار ساده به نظر می‌رسید، صرف نظر از اینکه فقط یک حذف کوتاه بود). شمشیر قبر گور جالب است، با این حال واقعاً در فیلم Thor: Love and Thunder از آن استفاده نشده است، این یک کنجکاوی بسیار قوی در کمیک است، که می تواند نیروی خدایان را بگیرد.

البته، همه چیز را نمی توان 100 درصد اجرا کرد. فیلمی از یک داستان کمیک نسبتا طولانی، و مشکلی ندارد. یک بار دیگر، این یک فعالیت سرگرم کننده و جذاب / طنز / رویا / علمی تخیلی / نمایش فیلم به خودی خود است، تنها به فرضیات متضاد با کمیک نیست. با فرض اینکه فیلم را ترجیح می دهید، به کتاب های کمیک نیز نگاه کنید، می توانید فکر کنید که آنها در وب هستند ("ثور: نیروی الهی تندر" و اولین مسائل نه چندان زیاد درباره داستان گور قصاب است)!